مهدیهمهدیه، تا این لحظه: 21 سال و 2 ماه و 1 روز سن داره
علیرضاعلیرضا، تا این لحظه: 11 سال و 5 روز سن داره
مهسا خانوممهسا خانوم، تا این لحظه: 8 سال و 5 ماه و 13 روز سن داره

اقا زاده

نظرات (25)

بابا و مامان
30 آبان 93 18:18
عجب خورشت خوشمزه ای
مامان عليرضا
30 آبان 93 21:35
به به چه خورشت خوشمزه ای از ظاهرش معلومه
مامان عليرضا
30 آبان 93 21:35
خصوصی داری دوستم
مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
3 آذر 93 2:01
سلااااااام الهی بمیرم علیرضارا خورشت کردید آخه دلتون اومد علیرضا جون این پست را داشته باش تا بزرگ بشی فدات بشم
nasim
3 آذر 93 17:21
به به عجب خورشتیولی خورشته خودشم گرسنشه ها کفگیر گرفته دستش آماده خوردنه مامانی آدرس وبلاگ ما(نی نی گولوی ما کنجد) عوض شده لطفا آدرس ما رو تصحیح کنید مرسی
مامانی ماهان جون
4 آذر 93 10:35
سلاااااااااااااااااااااااااااامممممممممممممممم دوست جدید و ناز،روزتون رنگی رنگی و شاد
مامانی ماهان جون
4 آذر 93 10:36
خدیجه جونی مرسی که از خواننده خاموش بودن خودت پرده برداری کردی و به خواننده کمی روشن اضافه شدی
مامان خدیجه
پاسخ
خوشحال شدم سر زدید
مامانی ماهان جون
4 آذر 93 10:37
ای جووووونم چه شود خورشت علیرضاییییییییییییییییییی..منم میخوااااااااااااااااااااااااااااااااااااااامممممممممممممممم
مامانی ماهان جون
4 آذر 93 10:38
مامانی هواست به زیر گاز هست خورشته ته نگیره،آبلیمو هم بهش زدی؟؟بزنیا من ترش دوست دالم
مامان کیانا و صدرا
8 آذر 93 8:49
الهی!عجب خورشی بشه اینمیبینم که عکاس حرفه ای شدین؟؟ایشا....همیشه سالم و سلامت باشید
مامانی
10 آذر 93 8:57
سلام .این خورشت خوردن داره.خوشحال شدم که به وبم سر زدی امیدوارم که دوستای خوبی واسه هم بشیم
مامانی
11 آذر 93 6:51
وای راست میگیا عزیزم خخخخخ.مغازه ام توی معدآباد گذاشتم هروقت اومدی در خدمتتم هم مغازه هم خونه
مریم مامان آیدین
11 آذر 93 17:06
قربون این خورش که خودشو هم میزنه زنده باشی پسر ناز
مامان خدیجه
پاسخ
قربونت .ممنون که سر میزنی
ندا
11 آذر 93 19:51
خاله جون سلام. امیدوارم که حالتون خوب باشه. راستی شرمنده که مدتی بود به وب علیرضا سر نزده بودم. همینطور که خودت میدونی دیگه کمتر میام سراغ رایانه. ولی حالا که اومدم کلی کیف کردم. نگاه هگاه خاله ذچیکار کردی با علیرضا
مامان خدیجه
پاسخ
سلام خاله جونمخوبی به درست برس واجبتره البته یه وقتایی هم سر بزن
asalbano
12 آذر 93 17:24
سلام خوبی عزیزم شرمنده نگراتون کردم و چقدر خوشحالم دوستای خوبی مثل شما دارم که نگرانم هستن فداتون شم. آره بالاخره بعد از کلی سختی و هشت سال تنهایی و زخم زبون شنیدن منم مامان شدم پنج مردادماه نی نیم زود بدنیا اومد وزنش خیلی کم بود دوازده روز توی دستگاه موند اولش حالش خوب نبود ولی خدابهم رحم کرد و مشکلی واسش پیش نیومد الان چهارماهشه ریزه میزه و زبل.اونقدر وق زده شدم که اصلا وقت نکردم یه سر به وبلاگم بزنم ولی وقتی امروز پیام شمارو دیدم خیلی خوشحال شدم که به یادم بودید ممنونم......
مامان(مهدی )
24 آذر 93 21:27
به به چه خورش خوشمزه ای!
فاطمه
27 آذر 93 22:54
وای چقدر خوشگل شدی علیرضا وقتی که من تو رو دیدم خیلی کوچولو بودی عزیزم
فاطمه
28 آذر 93 14:49
خاله جووووووووووووووووون چرا نظرمو ثبت نکردی
مامان خدیجه
پاسخ
فاطمه جون درسته نشناختم اما نه به این خاطر نظرات ثبت نکردم بلکه وقت نداشتم حالا کدوم فاطمه ای
فاطمه
29 آذر 93 21:10
فاطمه خواهر زاده سمبه زن علی.فاطمه عالی.
مامان خدیجه
پاسخ
قربونت فاطمه جونم ممنونم که سر میزنی
مامان آزاده
30 آذر 93 1:34
به به چه خورشتی بشه این خورشت
فایضه مامانه عسل
30 آذر 93 15:34
سلام عزیزم ... ممنونم از اینکه بهمون رای دادیمکوچولوی نازتو از طرفم ببوس
ندا
2 دی 93 13:43
فاطمه جون سلام خوبی
ندا
2 دی 93 13:45
ناگفته نماند که من قبل از این که خودت رو معرفی کنی شک داشتم که خودتی اخه میدونستم که این چند روز خونه خالت بودیو با تبلت محمد صادق نظر میدی
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به اقا زاده می باشد