مهدیهمهدیه، تا این لحظه: 21 سال و 1 ماه و 18 روز سن داره
علیرضاعلیرضا، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 22 روز سن داره
مهسا خانوممهسا خانوم، تا این لحظه: 8 سال و 4 ماه و 30 روز سن داره

اقا زاده

واکسن چهار ماهگی

جمعه چهار ماهگی علیرضا بود و من شنبه  رفتم بهداشت و برای قد و وزن و واکسنش خدا را شکر قد و وزنش خوب بود و  برای واکسنش یه دو روزی تب داشت که با قطره استامینوفن رفع شد بعداز اینکه دوبار رفت رو شکم دیگه تلاشی نکرد و ما همچنان اونو تنبل میخوانیمش دلش میخواد بره  به شکم ولی تلاشش بی ثمره و دوباره برمیگرده به کمر الان جدیدا یاد گرفته انگشت پاش را با دستش میگیره و خیلی غر غر میکنه و همش میخواد یکی بغلش کنه الان هم رو پام نشسته و داره میخنده بعداز کلی نق زدن که بغلش کردم دیگه اینکه برامون قهقهه میزنه وقتی براش شکلک در میاریم روزا کار ما شده  دربست در اختیار اقا باشیم و جغجغه را بدیم دستش به محض اینکه ...
24 شهريور 1392

عکسی که تازه از تنور در اومده

  بلاخره علیرضا در سه ماه و بیست و چهار روزگی برای اولین بار غلط زد و رفت رو شکم اما داستان این چند روز از چند روز قبل عزیز دلمون سعی میکرد بغلته بیشتر اوقات که داشتم پوشکش میکرد نمیزاشت وهی به پهلو میشد و به  زور پوشکش میکردم و ابجی مهدیه ش هم میخواست یه زور هر طوری شده ببرش به پهلو  و بهش اموزش تصویری میداد تا اینکه تقریبا دوساعت پیش من که مثل کزت در حال کلفتی بودم در اشپزخانه مهدیه مثل فرفره اومد و بال بال میزد  و خوشحال بود گفت مامانی داداشی رفت به شکم  من هم نه گذاشتم نه برداشتم و گفتم بدو برو تو ماشین و دوربینو بیار تا عکس بندازیم و خودم رفتم و قربون صدقه پسره تنبل شدم که بلاخره همت کرد و...
4 بهمن 1392

بیچاره حیف نون

حیف نون داشت می مرد، به زنش گفت بعد از من فقط با مش قربون می تونی ازدواج کنی! زنش گفت چرا؟ حیف نون جواب داد: چند سال پیش، یه خر پیر داشت به من انداخت، می خواهم تلافی کنم !  خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ چیه مگه بی مزه خودتی ...
3 شهريور 1392

عکس

 اولین پارک رفتن علیرضا در  ماه رمضان و یه روز بارونی  سه ماهگی  اینم سه ماهگی  در حیاط خونه  دیدار علیرضا و پسر عمه اش محمد طاها(یک ماهی از جیگرم بزرگتره)برای اولین بار  اینم بلوزی که خاله سمیه  با پنجاه هزار تومن بهش کادو داد  جیگر عمه ،ماهان پسر دایی علیرضا  اینم بار اوله همدیگه را میبینن که ماهان چهار ماه ازش بزرگتره ...
4 بهمن 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به اقا زاده می باشد