جشنی تولد مهدیه
دیشب تولد یازده سالگی مهدیه بود جشنی نداشتم البته از 9 سالگی به بعد جشنی نگرفته بودیم براش
از همون یکسالگی تا 9 سالگی که جشن تکلیف هم داشت براش جشن تولد میگرفتیم اما بعد از ان باباش گفت دیگه جشن تولد برای مهدیه تعطیل
اما این سه سال برا خودمون سه نفر که البته امسال چهار نفر بودیم یه کیک میخریدم و نوش جان میکردیم امسال گفتم خودم کیک تولد درست کنم که با هر بدبختی بود درست کردم که تا دیشب که اقای شوهر نوش جان کنند و تایید کنن دل تو دل مبارکم نبود که خدا را شکر خوشش اومد و مورد تاییدش بود و انصافا هم خوب شده بود و مزه اش مثل کیک های راستکی بود
بازم با هزار بدبختی نتونستیم بلاخره یه عکس درست حسابی از این پسرک شیطون بگیرم همش میخواست حمله کنه به کیک بین بیش از بیست عکس تونستم یکیشو انتخاب کنم
اینم از برش خورده کیک که بینش موز گذاشته بودم که مزه خوبی بهش داده بود