...
هندواااااااااانه
.....
تقديم به همسرم به مناسبت هفته قوه قضاييه ...
سفرنامه اصفهان
صبح سه شنبه از رشت زديم بيرون و رفتيم به طرف اصفهان اينجا هم دليجانه كه براي نهاراتراق كرديم صبح ساعت 9 از خونه زديم بيرون و به اولين جا رفتيم.... اقازاده در ميدان امام ( نقش جهان ) عليرضا تو اين سفر همش ميخواست خودش راه بره پارك بين ميدان نقش جهان و چهلستون عليرضا تا رسيديم چهلستون همش در حال گريه بود و خوابش ميومد كه بلاخره هم رفتم رو يكي از نيمكت ها خوابوندمش اما بازم دست بردار نبودم و در همون حال ازش عكس انداختم و بعد ازخواب هشت بهشت: و عليرضا ول كن اين زنجير نبود بعداز زنجير چند تا ميوه كاج پيدا كرد و يك ساعتي سر گرم بود ...
نویسنده :
مامان خدیجه
1:05
بفرمایید هندونه
این روزا تو ولایت ما فصله هندوانه هست اونم چه هندوانه ای و علیرضادر حال.... ...
سفرنامه شمال2
صبح که از بهشهر زدیم بیرون صبحانه را کنار ساحل زیبای فریدونکنار خوردیم و علیرضا را ازاد گذاشتم تا انجاکه دلش بخواد با شن های کنار دریا بازی کنه وبلاخره رفتیم تا رسیدیم به نمک ابرود و رفتیم تله کابین علیرضا در تله کابین اصلا از عکس های تو تله کابین راضی نیستم اخه خودم که عکاس نباشم عکس ها دیگه هیچ من که ترسیده بودم و نمیتونستم میله وسط تله کابینو ول کنم به همین خاطر نمیتونستم عکس بگیرم وسپردمش به اقا اینم پارک جنگلی بعد از پیاده شدن از تله کابین ابجی و علیرضا در پارگ جنگلی بعد از تله کابین هم ...
آبچی مهدیه نوشت
سلام داداش شیطون! اومدم از حال و روز خودمم برات بگم! . . . . . . . . . . . . . . . . . . ادامه لطفا! هـــــــعی نیگا کنید! کار من به ایـــنچا رسیده ببینید:! ...
سفرنامه شمال1
چند مدتی بود که احساس کردیم به یه مسافرت چند روزه به غیر ولایت خودمون(بوشهر )نیاز داریم و تصمیم به این گرفته شد یه سر بریم شمال و برگشتنی هم یه سفر یه روزه به اصفهان بریم اخه مهدیه وقتی کوچیک بود به اصفهان رفته بود و الان دلش میخواست بره اصفهان را بگرده خب بعد از ظهر 13 خرداد راه افتایم و شب را مهریز (یکی از شهرهای یزد)خوابیدیم و صبح از مسیر یزد به گرگان به راه خود ادامه دادیم از مسیر یزد به دامغان همش کویر بود یه کویر زیبا و بدون اب و درخت و حتی دریغ از یه بوته که بشه زیر سایه اش صبحانه ای صرف کرد تا بلاخره از دور یه اب انبار قدیمی دیدیم که یه خانواده هم در سایه اش اتراق داشتند اما ما هم گفتیم میریم و کنار اونا ص...