خاک مالی
امروز هر چند روز سردی بود ولی از صبح حال تو خونه ماندن نداشتیم تا اینکه دم ظهر که غذا آماده شد زدیم به بیابون ظهر بود و سرد زیاد نبود. جا پهن کردیم و نشستیم و موقع غذا علیرضا که از قبل غذا خورده بود بهانه میگرفت که ما هم ولش کردیم به حال خودش که بعد از اتمام غذا این شد سرنوشت علیرضا.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی