وااااااااااای چه حیاطی وچه گلهای نازی خیلی باصفاست
خدیجه به یاد قدیمای مامانم اینا که با همسایه هامون میومدن تو حیاط می نشستن وبساط چایی ومیوه واگه قلیانی بودن قلیان پهن بود وما هم کنارشون از هواوسرسبزی حیاطمون بهره می بردیم یادمه هیچ وقت تو خونه بابام گل گیاه مثل الان تموم نمیشد چون مامانم عاشق گل گیاه هست
معلومه شما هم حسابی عاشق این کارها هستین انشالله دلتون همیشه بهاری وسبزباشه خیلی خوشگلن اگه من بودم صبحانه ونهارو تو وسط این طبیعت زیبا میل می کردم