عکس های جشن تولد
یکماه پیش بود با مهدیه افتادیم تو فکر تا برای علیرضا تولد زنبوری بگیرم و افتادیم به جون اینترنت و سایت های مختلف گشتیم تا ایده بگیریم
و یه هفته مونده به تولدش دست بکار شدیم گر چه جشن شلوغی نداشتیم اما گفتیم ارزششو داره
گر چه اقای خونه خیلی غر غر کرد و میگفت چه کاریه چرا خودتونو اذیت میکنید اصلا جشنی تو کار نیس ولی ما میگفتیم اگه جشن هم نگیریم حداقل یه جشن سه نفره که داریم و میخوایم روز تولد علیرضا ازش عکس بگیریم
ناگفته نماند با شیطونیای علیرضا نصفه کار پشمیون میشدم و میخواستم دست بکشم اما به عشقش بازم ادامه میدادم
شب تولد وقتی مهمان های عزیز اومدند از کارم خوششون اومد و منم راضی از کارم
کوچکترین مهمان جشنمون
قناد گفت زنبور بلد نیستم اما میتونم کندو درست کنم منم گفتم کاچی بهتر از هیچی
اینم در کندو
لباس تم علیرضا که خیلی اتفاقی تو یکی از مغازه هاتونستم بخرم
وسفره شام
فردای جشن