مهدیهمهدیه، تا این لحظه: 21 سال و 1 ماه و 25 روز سن داره
علیرضاعلیرضا، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 29 روز سن داره
مهسا خانوممهسا خانوم، تا این لحظه: 8 سال و 5 ماه و 6 روز سن داره

اقا زاده

پنجشنبه و علیرضا و لاله زار

1393/7/26 8:21
نویسنده : مامان خدیجه
908 بازدید
اشتراک گذاری

دو ماهی  که اومدیم  تو شهر جدید هر پنجشنبه و جمعه رفتیم تفریح فقط هفته ای که مهمان داشتیم تو خونه بودیم .هفته گذشته  هم رفتیم لاله زار یکی از بخش های قشنگ کرمان  که به شهر گل و گلاب معروفه

علیرضا در حالی یکسال و پنج ماه و سیزده روز سن داره که سیزده تا دندون داره و در صحبت کردن همچنان تنبله یا شایدم توقع ما از یه بچه هجده ماهه زیاده وفقط کلمه هایی مثل بابا مامان ابه نونو  هنیی(ماشین)ابوهههه که هر چی را بلد نباشه این کلمه را بکار میبره چشمک

 

 

 

پسندها (5)

نظرات (19)

مامان کیانا و صدرا
28 مهر 93 19:23
سلام خانمی.همیشه به گشت و گذار و دل شاد ایشا...موفق باشید
مامان خدیجه
پاسخ
سلامت باشی ابجی گلم
مامان یاسمن و محمد پارسا
29 مهر 93 10:19
فدای نازی پسر
مامان خدیجه
پاسخ
عزیزی
دنیا
29 مهر 93 19:59
جیگری علیرضااااااااا
مامان اعظم
30 مهر 93 11:27
مامانی دسته جووغن..... که شما بهش میگید هاون
مامان خدیجه
پاسخ
آره جووغن اشتباه تایپی بوده
ندا
1 آبان 93 12:16
خاله جون شمام که ماشاالله خونه نیستین همه تو گردشین ما اییم که چپیدیم تو خونه مامان و بابا هم که تو مشهد دارن حال میکنن
مامان خدیجه
پاسخ
آره خاله جون اگه تو غریبی نریم تفریح که میپوسیم تو خونه
ندا
1 آبان 93 12:28
خاله جون من و خاله سمیه باهم عکساتون رو دیدیم
خاله سمیه
1 آبان 93 14:01
دده کجایی.بیو نه.نظرم ثبت کو نه.
مامان خدیجه
پاسخ
ابجی خوشحال شدم فکر کردم اینترنت وصل کردی
ندا خانوم
1 آبان 93 15:50
خاله یه نظر بزار تو وبم
مامان خدیجه
پاسخ
بگیر که اومدم
مامان ناهید
1 آبان 93 23:01
سلن خدیجه جون خوبید فدای گل پسمل بشم بذار بچه باشه عزیزم وقت برای حرف زدن زیاده این روزهای قشنگ وبچگی دیگه تکرار نمیشن من که با هر حرف شکسته محمد رضا وفاطمه میرم تو هوا فاطمه هنوز ته حرفهاش حرف شکسته داره مثلآ به نایسر دایسر میگه شانسل فلاکسر و...........
مامان ناهید
1 آبان 93 23:04
هنوز حرف زدن براش دیر نشده اینقدر حرف بزنه که حالت انفجار بهت دست بده مثل الان من وفاطمه انشالله همیشه به گشت وگذار وشادی باشید خوشحالم که شهر جدیدتون به روحیه تون سازگاره وبهتون خوش می گذره خوبه ما هم میایم فیض می بریمبچه هارا ببوس
مامان خدیجه
پاسخ
ممنونم عزیزم واقعا باورم نمیکنه شما تشریف بیارید اینورا
مامان ایلیا
2 آبان 93 1:22
سلام ایشالله همیشه به گردش و تفریح باشید مامانی هنوز یه خورده زوده برای حرف زدن علیرضا جون
ندا خانوم
2 آبان 93 12:31
خاله جون سلام.متاسفانه رمض وبم رو به نسیم گفتم.اونم چون من بهش نگفتم چه جوری وب میسازن رو سر لجبازی اومد وبم رو حذف کرد.به همین دلیل مجبور شدم یه وب دیگه بسازم.میشه بازم بیای نظر بدی به عمو خلیل و مهدیه هم بگو بیان. همون ادرس قبلیه. فقط رمزش رو عوض کردم. ممنون میشم اگه منت بزارید بیاید. راستی خاله میشه منم عضو پیوندات کنی طوری که بیا سر بزنن تو وبم. اخه خیلی خلوته به مهدیه بگو اگه نیومدی نظر بزاری خوت میفهمی.
مامان خدیجه
پاسخ
خاله جون خب یادش بده چطور وبلاگ میسازم تو باید با خواهر کوچیکه مهربون باشی و اذیتش نکنی و کمکش کن اونم یه وب برا خودش بسازه چه اشکال داره
ندا خانوم
2 آبان 93 12:45
خااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااله بییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییو نه
نسیم
2 آبان 93 14:34
سلام خاله جون لطفا یه کمکم کن چه جوری وبلاگ میسازن
مامان خدیجه
پاسخ
عزیزم از دور نمیشه اگه میخوای برات بسازم رمزش بدم بهت
مامان عليرضا
2 آبان 93 17:04
همیشه به تفریح دوستم غصه ی پسری رو نخور حرف زدنش حالا حالا ها جا داره.دختر خواهر شوهر من 2 سالشه و هنوز درست صحبت نمیکنه.تازه پسر ها هم طبق گفته ی روانشناس ها اکثر کلماتی رو که یاد میگیرن بروز نمیدن تا زمانی که دلشون بخوادپس ناراحت نباش یه وقت میبینی شب میخوابی صبح که بلند میشه داره مثل بلبل برات حرف میزنه
ندا خانوم
3 آبان 93 19:52
خاله یعنی نمیشه عضو پیوندات شم.
مامان مهدی
3 آبان 93 21:15
ایشالله همیشه شاد باشین . حرف زدن علیرضا هم عادییه ،زوده هنوز .
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به اقا زاده می باشد