واکسن چهار ماهگی
جمعه چهار ماهگی علیرضا بود و من شنبه رفتم بهداشت و برای قد و وزن و واکسنش
خدا را شکر قد و وزنش خوب بود و برای واکسنش یه دو روزی تب داشت که با قطره استامینوفن رفع شد
بعداز اینکه دوبار رفت رو شکم دیگه تلاشی نکرد و ما همچنان اونو تنبل میخوانیمش
دلش میخواد بره به شکم ولی تلاشش بی ثمره و دوباره برمیگرده به کمر
الان جدیدا یاد گرفته انگشت پاش را با دستش میگیره
و خیلی غر غر میکنه و همش میخواد یکی بغلش کنه
الان هم رو پام نشسته و داره میخنده بعداز کلی نق زدن که بغلش کردم دیگه اینکه برامون قهقهه میزنه وقتی براش شکلک در میاریم
روزا کار ما شده دربست در اختیار اقا باشیم و جغجغه را بدیم دستش به محض اینکه جغجغه از دستش افتاد جیغش میره هوا
خدایا شکرت بابت همه زندگی خوبم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی