مهدیهمهدیه، تا این لحظه: 21 سال و 1 ماه و 28 روز سن داره
علیرضاعلیرضا، تا این لحظه: 11 سال و 1 روز سن داره
مهسا خانوممهسا خانوم، تا این لحظه: 8 سال و 5 ماه و 9 روز سن داره

اقا زاده

تاریخ سزارین

1392/2/2 9:27
نویسنده : مامان خدیجه
392 بازدید
اشتراک گذاری

مادرم چند روزی بود حالش بد بود دست و صورتش ورم کرده بود با بابام رفتند بهداشت ازمایش دادند بعد از اینکه جواب را گرفتند و چربیش بالا بود تصمیم گرفتند برن شهر پیش دکتر متخصص داخلی

 با اینکه دکترم گفته بود هفته  اینده برم مطبش تا برام نوبت سزارین بزنه ولی  گفتم اینها دارن میرن منم برم تا دیگه نخوام  هفته اینده برم

نوبت از قبل داشتم ولی چون منشی اشنا بود بعد از یک مریض منو فرستاد تو

 با اینکه مدت ها بود با اقای همسر و دخترم صحبت میکردیم که سزارین بخوره روز 19  چون هم تولد دخترم در همین روز بود و هم روز ازدواجمون روز 19 بود ( و هم پنجشنبه بود و اقا میخواستند روز تعطیلی باشه)

 ولی دکتر گفت من بهترین  تاریخ را برای جنین 15 اردیبهشت تشخیص میدم و فوقش بتونم شانزدهم برات نوبت بزنم   دیگه همون  نامه بستری را برای پانزدهم اردیبهشت نوشت

 خانم دکتر اسماعیلی  برای متخصص  بیهوشی هم نامه داد که برم تا ویزیت شم

 با اقای شوهر رفتیم  ازم پرسید میخوای بیهوشی کامل بشی یا بیحسی؟ متفکر

 که منم گفتم از دوست فامیل و اشنا هر کی بیحسی بوده ناراضی بوده و من دلم میخواد بیهوش بشم ولی هر کدام را شما صلاح میدونید همون را انجام بدید بعد از سوال و جواب ها گفتند چون شما چند بار بیهوشی داشتید من صلاح میدونم بیهوش بشید

 و در اخر هم فرمودند ویزیت 15000نیشخند و دستمزد  یا همون زیر میزی  هم 120000 تومان میشه

  وقتی دید من خیلی سوال جواب میکنم و چشمام نزدیک بود از حدقه در بیاد  بنده خدا دفترش را در اورد و گفت بیا ببین هر کی سزارین داشته از قبل دستمزد من را پرداخت کرده

 دیگه چاره ای نبود و اقای همسر پول را پرداخت کردخجالت

 

وای خدای من یعنی  کمتر از دو هفته دیگه بچه مو  میبینم

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به اقا زاده می باشد