مهدیهمهدیه، تا این لحظه: 21 سال و 1 ماه و 28 روز سن داره
علیرضاعلیرضا، تا این لحظه: 11 سال و 1 روز سن داره
مهسا خانوممهسا خانوم، تا این لحظه: 8 سال و 5 ماه و 9 روز سن داره

اقا زاده

هفته سیزدهم

داره کم  کم محرم از راه  میرسه  پارسال تو همین ماه تو را از امام حسین خواستم  و نذر کردم که تا سال دیگه منم یه نی نی  سالم تو دلم داشته باشم و هیچ باور م نمیشه که تو محرم امسال 3 ماهه که دارم یه نی نی را تو دلم پرورش میدم خدایا ممنونم  
28 دی 1391

اخرین روزای هفته یازده

 دوشنبه رفتم دکتر گفت همه جی عالیه و برام ازمایش سلامت جنین نوشت و گفت اگه خواستی برو  وای کی میشه انشالله این چند ماه بگذره و بتونم تو را را در اغوش بگیرم  شبها که میخوابم تو را در اغوشم تصور میکنم که کنارم خوابیدی و دارم بهت شیر میدم   
28 دی 1391

هفته هشتم

عزیزم من هر چه هم ویار داشته باشم بازم راضیم برای داشتنت خیلی بی صبری کردم الان هر چه باشه  با جون و دل میپذیرم عزیز دل مامانی این هفته معده ام خیلی اذیتم میکنه نمیتونم حتی یه دل سیر اب بخورم زودی معده ام پر میشه و سوزش میگیره مجبور شدم برم پیش ماما گفت تنها راه حل خوردن شربت معده بعد از غذاست مجبورم دیگه  باید بخورم اخ خدا جون  بازم ممنونم ازت  
28 دی 1391

هفته دوازدهم

به پاس وجود عشقی دوباره و روحی تازه در درونم و به پاس تمام زیبایی های هستی و تمامی الطافی که پروردگار مهربانم به من ارزانی داشت ، طلوع دوباره ام را جشن می گیرم . تولدی دوباره از جنس نور ، عشق و تمامی زیبایی ها . و اینک تمام اندیشه ی من این است : آیا لایق این همه مهربانی محبت و عشق هستم ؟ آیا می توانم از پس مسئولیتی چنین خطیر برآیم ؟ آیا ..... ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
28 دی 1391

بدون عنوان

تو سالهای قبل خیلی رفته بودم حرم اقا امام رضا ولی این بار خیلی فرق میکرد یه جورایی این بار با دل شکسته رفته بودم و با دل شکسته  وبا همون بغضی که توگلوم بود رفتم حرم و از امام رضا خواستم...... خواستم که اگه به صلاحمه یه نی نی بهم بده که خیلی زود جوابم داد خیلی دوستت دارم اقا برام دعا کنین تا تا اخر نی نی باهام باشه و یه نی نی  سالم و صالح نصیبم بشه
28 دی 1391

هفته هفتم

چند روز اول که فهمیدم نی نی تو دلم هست: شادی .نشاط . ناباوری. اما این روزا: بدنم و روحم داره میپذیره یه نی نی توش باشه.   خدایا شکرت به خاطر زندگی خوبم و همه چی دوستت دارم عزیز مامان  
28 دی 1391

خوش اومدی کوچولو

خوش اومدی کوچولو ی من .هورا بالاخره منم مامان شدم .5مهر رفتم پیش دکتر زنان کفت برو بخواب تا وضعیت حاملگیت را ببینم بعد از کلی سوال  و سونو کردن گفت قلب نی  نی هم شکل گرفته اشک در چشمانم حلقه زد . لطفا تا 9 ماه همانجا محکم بچسب هوس زود اومدن نکنی   
28 دی 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به اقا زاده می باشد