شیر گیرون
دقیقا فردای روزی که ازاون سفر معنوی برگشتیم یعنی 23 .1 شروع کردم و دیگه به اقازاده شیر ندادم (که اقاراده یکسال و یازده ماه وهفت روزش بود)و خدا را شکر با اینکه نگران خوابش بودم راحت باهاش کنار اومد آخه ممکن نبود بدون خوردن شیر خوابش ببره
ولی پدر محترم خانواده باهام نهایت همکاری را کرد و در روزای اول شیر گیرون خواب علیرضا افتاد رو دوش اون
خدایا خودت نگهدار همه بچه ها باش
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی