قربونت برم یا ضامن اهو
پارسال اخرای شهریور که رفته بودیم پابوس امام رضا همونجا بود که متوجه شدم یه فرشته کوجولو داره تو دلم رشد میکنه و همون موقع نذر کردم که سال دیگه با اون فرشته برم پابوسش
تابستان که سعادت نصیبمون نشد تا اینکه 17 مهر تصمیم گرفته شد بریم مشهد الرضا
بلاخره چهار شنبه بعداز ظهر به را افتادیم و رفتیم کوهبنان(کرمان) خونه یکی از دوستان و شب را انجا موندیم
این عکس علیرضا با ابجیش در همین روز
صبح زود حرکت کردیم به طرف مشهد الرضا
و خدا را شکر علیرضا در طول میسر خیلی پسر خوبی بود و اصلا اذیت نکرد و در کل بیشتر وقت خواب بود ساعت نزدیک 12 بود برای نماز و نهار توقف کردیم
و بلاخره نزدیکای ساعت 6 رسیدیم
شب جمعه بود خیابون ها خیلی شلوغ تا رسیدیم
به هتلی که از قبل رزرو کرده بودیم
یه ساعتی طول کشید
و بلاخره
حتی اگر تمام درهای دنیا به رویم بسته باشد
مهم نیست. . .
چون در حرم تو همیشه باز است آقا جان . . .
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا علیه السلام
اینم اولین عکس علیرضا در حرم مطهر
باورم نمیشد یکبار دیگه بتونم برم پابوس اقا . تا چشمم افتاد به گنبد طلایی گفتم شکرت که دوباره یک سال عمر گرفتم و تونستم بیام زیارت
ازقبل تصمیم گرفته بودیم از همون طرف بریم بوشهر دوشنبه به راه افتادیم به طرف بوشهر شب را یزد خونه یکی از دوستان همشهری که ساکن یزد هستند را گذروندیم و صبح زود به راه افتادیم به سمت بوشهر
ساعت 11 بود که به تخت جمشید رسیدیم چون دخترک نرفته بود تخت جمشید حیفمون اومد رد بشیم و نریم بنای زیبای تخت جمشید راببینیم
یه دو روز بوشهر بودیم وجمعه برگشتیم خونه